شاید این آخرین وبهترین تلاشم باشه. شاید این آخرین وبلاگی باشه که میسازم.
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
حقیقت یا دروغ:/ شرایط زندگی من :/ تنها هستم :/ اعتماد به خود و دیگران0 احساس :‑X چرا ⊙.☉
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
:(__»فکنم💥 امید:0
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
او فقط به دنبال پول است. مهربان ، اولویت آخر.
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
متاسفم مراقبت نبودم.
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
آماده ام برای اعتماد کردن به۰۰۰۰
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
میشه----»»®®=$$ლ(^o^ლ)
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
ت. ا. م
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
!:Dlllmmm
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
صبح ساعت پنج دقیقه به هفت پاشدم سریع کلاس یوگا رفتم کلاس هفت شروع میشه ومن دیر بلند شدم اولین جلسه هم بود ومن نمیدونستم باشگاه دقیقاکجاست😐کلی دویدم واز سه نفرم سوال پرسیدم انگار ساعت هفت و نیم اونجا رسیدم . فکنم مربی کل نیم ساعت رو درمورد یوگا و تاثیرش توی زندگی صحبت کرده بود ومن اخراش رسیدم وسریع من یوگا رو پهن کردم و نشستم بعد گفت یکی یکی خودتونو معرفی کنید و هدف از اومدن به کلاس یوگا و بگید منم گفتم هدف اصلیم تمرکز و انعطاف بدنم هست ،البته بیشتر خانم
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:23 توسط میترا قاسمی
|
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد